Tuesday, March 13


Babel
 
٭­
کارگردان: الخاندرو گونزالس ایناریتو (Alejandro Gonzalez Inarito)

شدیداً خوشم اومد. عالی بود. چندتا داستانه که به صورت موازی روایت می‌شن و البته به هم مربوطن. یعنی مثل بیست‌و‌یک گرم، درهم‌ریختگی زمانی و این‌ها نداره چندان؛ و دیدنش هم خیلی آسونه.
۱- یک مرد ژاپنی که دخترش لاله و از کمبود محبت رنج می‌کشه.
۲- یه زن و مرد که برای مسافرت رفتن یه جای پرت و دورافتاده. [بابل؟]
۳- پرستار بچه‌های اون زن و مرد، که عروسی پسرشه و از طرفی حتماً باید شرکت کنه، و از طرف دیگه نباید بچه‌ها رو تنها بذاره. برای همین اون‌ها رو با خودش می‌بره مکزیک.
۴- دوتا پسربچه که تازگی‌ها برای شکار حیوون‌هایی که به گله‌شون حمله می‌کنن، یه رایفل خریدن و خیلی هم باهاش بازی می‌کنن. همین بازی‌ها، منجر می‌شه به زخمی‌کردن یه توریست...

این ۴ تا قسمت، مدام به صورت موازی نشون داده می‌شن. بعضی جاهای فیلم خیلی غم‌انگیزه... مثل وقت‌هایی که دخترهای لال رو نشون می‌ده...
در کل خیلی خیلی عالی بود. شاید هم الکی خوشم اومده. نمی‌دونم. در ضمن من واقعاً از بازی برد پیت خوشم میاد. به نظرم قیافه‌ش هم اصلاً اون‌طوری که توی بوق کرده‌ن فوق‌العاده نیست.
***
[۲۲ اسفند ۱۳۸۵، ۱:۳۰]

Labels: ,



                                                                                                     نظر
........................................................................................