٭
ماجرای اصلی: مردم از مسیح میخوان که خدا رو بهشون نشون بده و اون هم میگه توی لاسوگاس و سر کنسرت و این حرفها خدا رو میاره.
ماجرای فرعی: کارتمن یه بیماری گرفته که از مقعدش خون میاد و میاد به بچهها میگه که من دیگه مرد شدم. کنی هم بیماری رو میگیره و کایل هم الکی میگه من مرد شدم. استن این وسط میمونه.
***
[۱۵ آذر ۱۳۸۷، ۱۶:۳۵]
Labels: south park
5:15 AM
نظر