Previous Posts |
Saturday, July 19 lost – season 1 – episode 5
٭
........................................................................................یکی از روشهای جذب مخاطبش اینه که موضوعات جدید رو بلافاصله نشون نمیده. اول به مدت طولانی تعلیق ایجاد میکنه و بعد وقتی که هنگام رویارویی فرا میرسه، اول چهرهی کسی رو نشون میده که داره اون چیز عجیب رو میبینه، و بعد هم که خودش. *** [۲۹ تیر ۱۳۸۷، ۱۵:۴۵] 4:21 AM نظر Friday, July 18 lost – season 1 – episode 4
٭
........................................................................................خب داستانش رو تعریف نمیکنم. آره جدی. ولی روشهایی که باهاش بیننده رو مجبور میکنه بدون پلکزدن سریال رو ببینه، جای بررسی داره. از همینجا از خانم محدثه که این سعادت رو نصیب من کردن تشکر میکنم. *** [۲۹ تیر ۱۳۸۷، ۹:۰۰] 10:30 PM نظر lost – season 1 – episode 3
٭
........................................................................................ضایعست که آدم هر قسمت رو ببینه و بیاد بهبه و چهچه کنه. ولی غیر از این هم نمیشه. *** [۲۹ تیر ۱۳۸۷، ۰۰:۴۰] 1:18 PM نظر lost – season 1 – episode 2
٭
........................................................................................واقعاً نمیشه یکدقیقه از این سریال رو دید و ادامهش نداد. توی این قسمت یه فرستندهی رادیویی رو که از توی هواپیما پیدا کرده بودن درست میکنن و ازش سیگنالهایی میگیرن که توش یه زن داره به زبان فرانسه کمک میخواد. جالبیش اینه که هر دفعه برمیگرده به داخل هواپیما و حادثهی هوایی رو با زوم روی یکی از شخصیتها نشون میده. با اینکار هم پیشینهی طرف رو نشون داده، هم حادثه رو مرور میکنه و ابعاد جدیدیش رو نشون میده. من واقعاً کف کردم وقتی دیدم اون دستبندی که والت پیدا کرده، دستهای کیت رو بسته بوده... *** [۲۸ تیر ۱۳۸۷، ۲۱:۵۰] 10:26 AM نظر lost – season 1 – episode 1
٭
........................................................................................میخکوبکننده. من فیلم رو خیلی سخت میتونم یکضرب ببینم. کم پیش میاد. اما اصلاً نفهمیدم چطوری این اپیزود تموم شد. کاملاً ناگهانی بیننده رو پرت میکنه توی دنیای فیلم: مردی بیدار میشه و میبینه توی یه جای عجیب و پر از درختچهست. بلند میشه و میفهمه که هواپیمایی که توش بوده، توی یه جزیره سقوط کرده و هر کس دچار مشکل شده. *** [۲۸ تیر ۱۳۸۷، ۲۱:۰۰] 9:36 AM نظر Monday, July 14 نفس عمیق
٭
........................................................................................کارگردان: پرویز شهبازی این فیلم در اعتیاد کامل به سر میبره. خیلی خیلی عالی بود. توی ایران از هر نظری که بگی محدودیت ساخت هست. ولی بعضی وقتها فیلمهای خوبی ساخته میشه. *** [۲۴ تیر ۱۳۸۷، ۱۲:۵۵] Labels: پرویز شهبازی 1:33 AM نظر Wednesday, July 9 the kid
٭
........................................................................................بد نبود. البته من زیاد خوشم نیومد. یه مشاور بصری هست که انگار زندگی موفقی نداره ولی خیلی پولداره. بعد یه بچهی هشتساله میاد توی خونهی این و یارو میفهمه که این هشتسالگی خودشه. خلاصه اینکه با بچههه برمیگردن به قدیم تا وقایعی رو که باعث شده این در بزرگسالی آدم موفقی نباشه تغییر بدن. کودک درون و این مزخرفات. *** [۱۹ تیر ۱۳۸۷، ۲۰:۳۰] Labels: bruce willis 9:09 AM نظر Thursday, July 3 animatrix
٭
........................................................................................چند تا انیمیشن نسبتاً کوتاه که به صورت یک فیلم عرضه شدهان و ظاهراً موضوعشون بر مبنای فیلم ماتریکسه. تکنیک کارها خیرهکنندهست. به طرز باورنکردنیای خیرهکننده. ژاپنیها از نظر تکنیک توی انیمیشن حرف ندارن. فکر کنم چیزی که نمیذاره زیاد مطرح بشن، نداشتن داستانه. توی همین مجموعه اکثر کارها داستان چندان گیرایی ندارن. *** [۱۳ تیر ۱۳۸۷، ۱۷:۴۰] 9:44 AM نظر Wednesday, July 2 the mist
٭
........................................................................................کارگردان: Frank Darabont پایانبندی فیلم فوقالعادهست. اولای فیلم زیاد خوشم نیومده بود. بهخصوص بهخاطر غریبالخلقهبودن منبع ترس. اما کمی که گذشت، وقتی پای رابطههای انسانها به ماجرا باز شد، فیلم جذابیت خودش رو نشون داد. و البته پایانش هم که شاهکار بود. *** [۱۲ تیر ۱۳۸۷، ۱۶:۴۵] Labels: frank darabont 5:23 AM نظر Tuesday, July 1 the straight story
٭
........................................................................................کارگردان: دیوید لینچ خیلی با بقیهی فیلمهای دیوید لینچ فرق داره. البته تا جایی که من دیدهم. واقعاً فیلم خوبیه. اسم فیلم هم چندوجهیه. اولاً که اسم شخصیت اصلی داستان straight ئه. بعد داستانش جادهایه؛ و ضمناً ساختار داستانش هم سرراسته. خلاصه من که خوشم اومد. بازیها هم عالیه. مخصوصاً بازی دخترِ straight که نقش یه زن عقبمونده و الکن رو بازی میکنه. فیلمبرداریش هم خیلی خوبه در ضمن. *** [۱۱ تیر ۱۳۸۷، ۱۲:۲۰] Labels: david lynch 12:58 AM نظر |